Web Analytics Made Easy - Statcounter

شمسی فضل اللهی بازیگر، گوینده رادیو و صداپیشه گفت: خانواده ما با آقای قدکچیان و ۲ کارگردان تئاتر آشنا بود که برای ما بلیت‌های تئاتر می‌فرستادند و مادرم با شوق زیادی من را به تئاتر می‌برد.

به گزارش ایران اکونومیست از موزه سینما، شمسی فضل اللهی با بیان اینکه در یکی از محله‌های قدیمی تهران به نام سنگلج به دنیا آمده است، افزود: در دوره ابتدایی شاگرد اول بودم، کارت‌های تشویق زیادی گرفتم و مدرسه را خیلی دوست داشتم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی خاطرنشان کرد: یادم می ‌آید در یک نمایش که علی تابش، ملکه رنجبر و آقای تفکری حضور داشتند، من مبهوت آنها شده بودم که چطور روی صحنه می‌روند و بازی می‌کنند.

فضل اللهی با بیان اینکه بعد از انقلاب شیرسنگی اولین فیلم بود که بازی کردم، گفت: مسعود جعفری جوزانی از من برای حضور در این فیلم دعوت کرد و قرار بود برای فیلمبرداری در سفر باشیم، من بچه‌هایم را با خودم به گلدره (بین شهررضا و سمیرم) بردم و خانم راستکار خیلی به من کمک می‌کرد و بچه‌ها از اینکه سر فیلمبرداری در کنار گروه بودند، خوشحال بودند و من در شیرسنگی با شعف و علاقه کار کردم.

این بازیگر، گوینده رادیو و صداپیشه، درباره علاقه اش به فیلم‌هایی که در آنها ایفای نقش داشته بیان کرد: عبور از تله، بندر مه آلود، شیرسنگی و چهره را خیلی دوست دارم البته این نکته را باید در نظر داشته باشیم فیلمی مورد علاقه بازیگر ممکن است با فیلمی مورد علاقه مردم متفاوت باشد زیرا آنها با چشم دیگری ما را می‌بینند. دو مولفه در اینباره وجود دارد که ما نقش را دوست داریم یا فیلم را و من به عنوان بازیگر اثری که بیشتر در آن حضور داشتم را بیشتر دوست دارم. یادم می‌آید عده‌ای فیلم عبور از تله را دیده بودند و می‌گفتند به دلیل متفاوت بودن نقش من را نشناخته بودند و من این متفاوت بودن را خیلی دوست دارم.

فضل اللهی درباه صداپیشگی در بامزی نیز توضیح داد: ما که کارهای مختلفی انجام می‌دهیم یک نکته را نباید فراموش نکنیم که نمی‌توانیم همه زوایای دید مخاطب را ببینیم اما من قبول کردم که برای بامزی وقت بگذارم و چهره دیگری از خودم را نشان دهم و با افتخار می‌گویم بامزی و قلقلی تجربه خوبی برایم بود. طبیعی است که برای مخاطب هم جذاب است تا بداند صدایی که در ذهن و گوشش باقی مانده صدای چه شخصی است.

وی تصریح کرد: من نمی‌توانم همه چیز را تنها از یک نفر یاد بگیرم زیرا قطعا نزد فرد دیگری هم مطالب ارزشمندی وجود دارد که برای من مفید است.

  منبع: خبرگزاری ایرنا برچسب ها: صدا و سیما ، دوبله ، رادیو

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: صدا و سیما دوبله رادیو فضل اللهی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۱۰۵۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

قتل مادر در اثر بدگویی‌های پدر معتاد

پسر نوجوان که تحت تأثیر حرف‌های پدرش، مادر خود را کشت و دست به خودکشی ناموفق زد، در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه می‌شود.

به گزارش اعتمادآنلاین، متهم که در ۱۹ سالگی مرتکب قتل شده است بعد از اینکه مادرش را در تهران با چاقو کشت خودش در مشهد دست به خودکشی زد، اما زنده ماند.

قتل دردناک زن ۴۴ ساله به نام شیرین یک سال قبل اتفاق افتاد. روز حادثه پسر ۱۹ ساله او به نام مانی همسایه‌ها را خبر کرد و از مرگ مادرش خبر داد. در حالی که پلیس به خانه شیرین رفته بود مانی از فرصت استفاده کرد و متواری شد. خواهر و برادر مانی که زندگی جداگانه‌ای داشتند به پلیس گفتند مادرشان با مانی زندگی می‌کرد و مانی هم اعتیاد داشت.

در حالی که تحقیقات درباره مانی شروع شده بود، از مشهد خبر رسید این جوان در بیمارستان بستری است، به این دلیل که دست به خودکشی زده وضعیت وخیمی دارد.

وقتی پلیس مشهد این گزارش را برای تهران فرستاد توضیح داد: مانی در حالت نیمه‌بیهوشی اعتراف کرده مادرش را کشته است. مانی پس از بهبود نسبی به تهران منتقل شد و در بازجویی‌ها گفت بدگویی‌های پدر معتاد و کارتن‌خوابش باعث شد او دست به چنین اقدام جنون‌آمیزی بزند.

او گفت: وقتی ۴ ساله بودم پدر و مادرم از هم جدا شدند و من با مادرم زندگی می‌کردم. ما در نیشابور بودیم. همیشه دوست داشتم کنار پدرم باشم و محبت او را می‌خواستم. وقتی ۱۴ ساله شدم به تهران آمدم تا برای مدتی با پدرم زندگی کنم. مادرم که این وضعیت را دید، تصمیم گرفت با پدرم آشتی کند. آن‌ها مدتی با هم زندگی کردند؛ اما پدرم معتاد و کارتن‌خواب بود. برای همین دوباره از هم جدا شدند و مادرم به نیشابور رفت؛ اما من همچنان با پدرم ماندم. وضعیت پدرم وخیم شده بود. در این مدت با دختری آشنا شدم که به گل اعتیاد داشت و من را هم معتاد کرد. مادرم که این وضعیت را دید به تهران آمد و از من خواست با او زندگی کنم. من هم قبول کردم.

متهم ادامه داد: از ۱۷ سالگی دوباره پیش مادرم برگشتم، اما حرف‌های پدرم هنوز در گوشم بود. او مرتب از مادرم بد می‌گفت و مادرم را متهم به خیانت و کار‌های بد می‌کرد. همیشه مادرم را خیلی دوست داشتم؛ اما حرف‌های پدرم باعث شد تصمیم به قتل او بگیرم. آن روز با چکش مادرم را زدم و کشتم. بعد قرص برنج خوردم. قرص تقلبی بود و زنده ماندم. برای همین فرار کردم و به مشهد رفتم در آنجا خودزنی کردم و شدت خودزنی به حدی بود که مدتی در کما بودم و در تمام این مدت هم عذاب قتل مادرم رهایم نمی‌کرد. به همین خاطر اعتراف کردم و حالا آماده مجازات هستم.

بعد از گفته‌های متهم، خواهر و برادر او اعلام کردند شکایت دارند، اما خواهان قصاص نیستند و درخواست دیه کردند. در نهایت پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم به‌زودی پای میز محاکمه می‌رود.

دیگر خبرها

  • عجیب‌ترین قمر منظومه شمسی کاوش می‌شود
  • اقامه نماز جمعه خرم آباد به امامت حجت الاسلام والمسلمین شمسی فر
  • بدگویی‌های پدرم تحریکم کرد، مادرم را کشتم!
  • جدال زن ۶۰ ساله و خرس در ارتفاعات پیرانشهر
  • نابودی ۱۳ فروند هواپیمای مدرن اسرائیل/ تلفات و مجروحان بسیار زیاد است
  • جدال زن ۶۰ساله و خرس در ارتفاعات پیرانشهر
  • قتل مادر در اثر بدگویی‌های پدر معتاد
  • شکست الاهلی با وجود سوپر گل عزت اللهی
  • نمای هیجان‌انگیز فضاپیمای ناسا از ناآرام‌ترین جای منظومه شمسی
  • کاهش ۳۴درصدی مسمومیت با گاز مواکسید کربن درچهارمحال و بختیاری